عکس دسر لیالی لبنان

دسر لیالی لبنان

۳۰ آبان ۰۰
‍ ‍ ‍ روزی کتابی مینویسم
و به پسرم هدیه میکنم
که اگر همان یک مرد هم
بخواندش برای من کافیست
مینویسم از اینکه
زن ها را چگونه باید لمس کند
همچون گل رز سرخ
مینویسم از اینکه
زن ها را چگونه باید نگاه کند
زن ها را باید از پنجره یک باغ
سرسبز میان دو قرنیه چشمانش
ببیند
آری مینویسم برایش
زن ها را باید صدا کرد
همچون صدای باران
بنویسم از عشق
که عشق نه عرفان است
نه گل نه شراب است
عشق یک زن است
که اگر نباشد
چیزی کم است برای وجودش
برای زنده بودنش
برای نفس کشیدنش
آری مینویسم که زن ها را باید
دوست داشته باشد
همانند لالایی های کودکی اش
همانند بوی نارنج
همانند بوی نان تازه‌
یا بوی نم خاک
مینویسم که زن ها
از هزاران قرص برای خواب
برای آرامش
بهترنند بدون تشخیص فرا زمینی
دردت را در مان میکنند
با یک بوسه
یک اغوش
آری مینویسم
که اگر دل زنی را شکست
هیچ چسبی بند نمیزند به هم آن چینی شکسته را
و هزاران خط شاید بنویسم
تا بفهمد
یک زن را باید پرستید
همین
برای من کافیست
تا بعد از نبودنم
یک مرد بداند
باید زن هارا پرستید..
...